محصول با فونت پی دی اف و در 5 صفحه نوشته شده است بارهای زندگیت را به چه کسی سپردی؟ در روزگاران قدیم، پدر و پسری بودند که یه روز پدر از پسرش میخواد امروز یه کیسه برداره و از هر جایی که عبور کردن و از هر مسیری که گذشتن، تموم سنگریزه هایی که سر راهشون قرار می گیره، برداره و توی کیسه بزاره و با خودش حمل کنه. پدر و پسر از جاهای مختلفی رد شدن و پسر هم طبق گفته پدرش، سنگریزه هایی که سر راهش بودن، برمی داشت و توی کیسه می ریخت و با خودش اینور و اونور می برد..... تا اینکه ...