ورزش لغت ورزش در زبان فارسی از فعل ورزیدن که بطور کلی به معنی عمل کردن ، انجام کار پیاپی ، به کار گماری فکری و جسمی و یا به معنی اجرای مرتب تمرین های بدنی به منظور تکمیل قوای جسمانی و روحی استعمال می شود. تعریف وَرزش به فعالیـت ها یا مهارت های عادی جسمانی ای گفتـــــه می شود که بر پایه یک رشته قوانین مورد توافق همگان و با اهداف تفریحی، یا برای مسابقه، نشاط شخصی، دستیابی به ورزیدگی، مهارت جویی یا آمیزهای از این اهداف انجام می گیرد. تربیت بدنی لغت تربیت بدنی لغتی است مرکب از دو کلم ...