سندلی کنار پنجره بگذاریم و بنشینیم نویسنده: عباس نعلبندیان نمایشنامه در یک پردهاز متن کتاب:روزی که سربلند کردم تا به خورشید لبخند بزنم، دیدم که آفتاب از کنارم می گریزد، دیدم که سایه ندارم. در میان مه، یا دود، یا اثیر، غرق شده ام. شاید هم حس می کردم که سبک شده ام. دیدم که سایه ...