کلاغ تشنه نویسنده: جعفر ابراهیمی در دشت بی آبی، کلاغی دنبال آب سرد می گشت نه چشمه ای بود و نه رودی در خاک گرم و خشک آن دشت این سو آن سو رفت اما شد خسته و رنجور و بی تاب گفت: عاقبت می میرم اینجا در این کویر خشک و بی آب ...