رمان بن بست صادق هدایت قسمتهایی از رمان : شریف با چشمهای متعجب، دندانهای سفید و محکم و پیشانی کوتاه که موی انبوه سیاهی دورش را گرفته بود،بیست و دوسال از عمرش را در مسافرت بسر برده و با چشمهای متع جب تر ، دندان های عاریه و پیشانی بلندچین خورده که از طاسی سرش وصله گرفته بود و ...