یک آدمکش اجاره داده میشود نویسنده:ارونقی کرمانی برشی از کتاب:در که زدم، انگار مرده ها توی باغ راه می رفتند که از اصطکاک پاهای استخوانی آنها به روی شن ها، صدای خش خش توهم انگیز و خشکی به گوشم رسید... صدایی از جهنم... از راه رفتن اسکلتها...در که زدم ...